گمشده
خواستم برای میلاد بانوی ایران چیزی بنویسم دیدم بهتر است به جای پرداخت ادبی، به این موضوع از منظر یک دختر که دنبال بهترین الگوست نگاه کنم و چند خطی در حد وسع خودم بنویسم. اولین مسئلهای که درباره ایشان مطرح است بحث ولایتمداری حضرت است. امروز مطالعه کوتاهی راجع به ایشان داشتم و چیزی که به نظرم خیلی جالب آمد تعبیری بود که حضرت موسی بن جعفر درباره ایشان به کار برده بودند. حضرت در جایی فرموده بودند فداها ابوها! یعنی دقیقا همان تعبیری که پیامبر اکرم راجع به حضرت زهرا فرموده بودند. جایی شنیدم یکی از علما مدتها ریاضت میکشد و توسل و نیایش و اصرار به درگاه ائمهی اطهار: که جای قبر حضرت مادر را به من نشان دهید. شبی خواب میبیند که قبر حضرت معصومه بر او هویدا شد و به او گفته شد هر گاه قصد زیارت مادر ما را نمودی به زیارت این بانو بیا! قطعا ولایتمداری این بانوست که ایشان را تا این حد به مادر عزیزشان نزدیک میکند. یعنی همان ویژگی بارز بی بی دو عالم در وجود ایشان هم بوده که ایشان را تا این حد شان و مرتبه بخشیده. قصد ندارم درباره مفهوم ولایتپذیری و یا ابعاد آن در زندگانی بانو حرفی بزنم. فقط مسئلهای را که به نظرم آمد یکی از جلوههای ولایتمحوری این بانوست؛ مطرح میکنم. مسئله ازدواج نکردن حضرت! چیزی که من به وفور شنیدهام این است که چون همکفو حضرت پیدا نشد ایشان ازدواج نکردند! البته این نظر را خیلیها مطرح کردهاند و باید دقیق مورد بررسی قرار بگیرد ولی به نظر بنده چنین مسئلهای نمیتواند دلیلی برای ازدواج نکردن ایشان باشد. اولین اشکالی که به این نظر وارد است این است که با این حساب هیچکدام از ائمه: نباید ازدواج میکردند چرا که جز امیرالمومنین و حضرت زهرا که همکفو و همشان هم بودند همسران دیگر ائمه هر چند بسیار مقام والا و جایگاه معنوی ارزشمندی داشتند ولی به قطع همکفو امام معصوم نبودند. اگر هم قرار باشد ازدواج ائمه: را از این بحث جدا کنیم باز ازدواج حضرت زینب کبری میتواند بر این نظریه اشکال وارد کند. طبق آنچه تاریخ نشان میدهد جناب عبدالله جعفر همسر گرامی بی بی زینب کبری نیز همکفو ایشان نبودند! این مسئله در ماجرای کربلا و عدم همراهی جناب عبدالله با کاروان حسینی به خوبی روشن میشود! قصد تحلیل ِ چرایی ِ غیبت ِ جناب عبدالله در کربلا را ندارم فقط این مسئله نشان میدهد ایشان لااقل در بینش سیاسی از بانو زینب کبری عقبتر بودند و در آن شرایط نتوانستند راه درست را تشخیص دهند همین برای بالاتر بودن شان زینب کبری از ایشان کافی است. بنابراین به نظر من مسئله کفویت نمیتواند دلیلی صحیح یا لااقل تنها دلیل برای ازدواج نکردن حضرت فاطمه معصومه باشد. به نظر من ازدواج نکردن ایشان هم جلوهای از ولایتمحوری حضرت است! به نظر میرسد ازدواج نکردن ایشان مثل گریههای بی بی فاطمه زهرا کاملا سیاسی و هدفمند باشد. یک حرکت بصیر که در آن اعتراضی نهفته است. وقتی صدای گریه دختری به گوش میرسد اولین سوال که به ذهن میرسد این است که چرا گریه میکند؟! صدای گریه فاطمه زهرا در واقع صدای اعتراض بود به حاکم وقت و به غصب حق امیرالمومنین. حالا دختری چون کریمه اهل بیت: چرا نباید ازدواج کند؟! چرا تمام خواستگاران باید جواب رد بشنوند؟! جایی شنیدم که اکثر خواستگاران بانو از کسانی بودند که به نحوی با خلیفه وقت در ارتباط بودند و یا به تعبیری درباری بودند! همینجا به نظر میرسد این جواب منفی باید جنبه سیاسی داشته باشد! هم اعتراض به خلافت ناحق و هم جلوگیری از ورود اشخاص وابسته به دربار به حریم خانه ولایت! ولایتمدار همه افعال و اذکار و حرکاتش وقف امام و در جهت اطاعت از امام و دفاع از حق اوست. حتی گریه کردنش، حتی شبانه دفن شدنش، حتی مخفی بودن قبرش... و حتی ازدواج نکردنش! به هر حال این چیزی بود که به نظرم درستتر میآید. الله اعلم... انشاالله همه دختران خوب ایرانی با الگو گرفتن از بانوان شایسته اسلام و در سایه بانوی ایران حضرت فاطمه معصومه بتوانند برای امام زمانشان خادمانی پاک و بصیر باشند. پ.ن: عید مبارک. پ.ن: یا فاطمه اشفعی لی فی الجنة...
منبع:ساعت یک و نیم آن روز موضوع مطلب : آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها صفحات وبلاگ آمار وبلاگ بازدید امروز: 60
بازدید دیروز: 8
کل بازدیدها: 120415
|
|